جدول جو
جدول جو

معنی میهن خواهی - جستجوی لغت در جدول جو

میهن خواهی(هََ خوا / خا)
صفت و عمل میهن خواه. رجوع به میهن خواه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کینه خواهی
تصویر کینه خواهی
انتقام جویی، به دنبال انتقام بودن، انتقام گیری، کینه جویی، کینه کشی، کینه توزی
فرهنگ فارسی عمید
(دَرْ پَرْ وَ)
وطنخواه. میهن دوست. میهن پرست. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ خوا / خا)
انتقام و تلافی بدیها. بدخواهی و بداندیشی. (ناظم الاطباء). انتقام جویی:
بی گمان شد که گور کین اندیش
خواندش ازبهر کینه خواهی خویش.
نظامی.
چو هر یک جداگانه شاهی کنند
ز یکدیگران کینه خواهی کنند.
نظامی.
و رجوع به کینه خواه و کین خواهی شود
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
انتقام جویی. (فرهنگ فارسی معین). خونخواهی. دشمنی. خصومت:
آنچه به کین خواهی از تو آید فردا
نه ز قباد آمد ای ملک نه ز بهمن.
فرخی.
چو کین خواهی ز خسرو کردبهرام
ز کین خسروان خسرو شدش نام.
نظامی.
ز کین خواهی کید پرداختم
چو شد دوست با دوست درساختم.
نظامی.
و کین خواهی عترت نبوی را نصرت داده. (ترجمه محاسن اصفهان ص 71). رجوع به کین خواه و کین خواستن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کینه خواهی
تصویر کینه خواهی
انتقام جویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کین خواهی
تصویر کین خواهی
انتقام جویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کین خواهی
تصویر کین خواهی
((خا))
انتقام جویی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کین خواهی
تصویر کین خواهی
انتقام
فرهنگ واژه فارسی سره
انتقام، انتقام جویی، خونخواهی، کین توزی، کین کشی، کینه توزی
فرهنگ واژه مترادف متضاد